غرق شدن کشتی تایتانیک: آیا احساس امنیت کاذبی دارم؟

غرق شدن کشتی تایتانیک: آیا احساس امنیت کاذبی دارم؟
Adobe Stock - عکس آنتون ایوانف

آیا تعالیم مسیحی وجود دارد که به اندازه کشتی تایتانیک نوید موفقیت و نجات دهد؟ نوشته لئولا روزنولد

زمان مطالعه: 8 دقیقه

تایتانیک، یک کشتی مسافربری جدید و فوق العاده بریتانیایی، افتخار انگلستان بود. بسیاری می خواستند در اولین سفر بزرگ ترین، قدرتمندترین و مجلل ترین کشتی که تا به حال از دریاها عبور کرده بود، آنجا باشند.

یکی از برجسته ترین ویژگی های آن این بود که تایتانیک احساس امنیت کامل را منتقل می کرد. بدنه دو جداره بود و به شانزده محفظه ضد آب تقسیم می شد. حتی اگر چهار تا از این اتاقک ها زیر آب می رفت، خطر غرق شدن وجود نداشت.

خوشبختانه، 2.224 مسافر و خدمه توانستند در اولین سفر از انگلستان به نیویورک شرکت کنند - لوکس در همه سطوح. در حالی که کشتی روی دریا می چرخید، تمام تلاش می شد تا اشتهای مسافران با خوشمزه ترین غذاها برآورده شود. موسیقی و رقص سرگرمی لازم را فراهم می کرد، همه راضی بودند. همه احساس امنیت کردند، آنها فکر کردند: "کشتی غرق نشدنی است."

به افسران کشتی هشدار داده شده بود که مسیر جنوبی را طی کنند تا در سمت امن باشند، زیرا کوه های یخ از دریا به سمت شمال عبور می کردند. اما کاپیتان که مطمئن بود کشتی‌اش غرق‌ناپذیر است، مسیر کوتاه‌تر اقیانوس اطلس شمالی را انتخاب کرد.

از خواب غفلت بیدار شدن

درست قبل از نیمه شب اتفاق افتاد. یک گروه موسیقی جاز موسیقی رایج آن زمان را می نواخت و مسافران با آن می رقصیدند. ناگهان آنها با بی ادبی از آرامش خود جدا شدند. رقص و خنده ناگهان قطع شد. بلافاصله گروه آهنگ را تغییر داد و پخش کرد: "خدای من به تو نزدیک تر". چی شد؟

در حدود 150 کیلومتری سواحل نیوفاندلند، کشتی با کوه یخی برخورد کرد که نشت XNUMX فوتی را در سمت راست پاره کرد و به پنج اتاق هوا آسیب رساند. الان امنیت و آرامش کجا بود؟ کشتی بزرگ پر از آب شد و شروع به فهرست کردن کرد. خدمه و مسافران احساس امنیت کاذبی داشتند.

تایتانیک تماس‌های بی‌وقفه SOS را از طریق رادیو پخش می‌کرد، اما به آنها توجهی نشد. حتی در کالیفرنیا، کشتی بخار بزرگی که تنها 30 کیلومتر با آن فاصله داشت، هیچ کس فریادهای وحشتناک کمک را نشنید، زیرا ایستگاه رادیویی کشتی سرنشین نداشت، اپراتور رادیویی در انتهای آن نبود. اگر فریاد ناامیدانه شنیده می شد، همه مسافران کشتی آسیب دیده نجات می یافتند. اما آوازه او بر سر زبان ها افتاد.

از آنجایی که تایتانیک قایق های نجات کافی در کشتی نداشت، تا آنجا که ممکن بود زنان و کودکان در ابتدا حمل و نقل شدند.

در آن شب، 15 آوریل 1912 در ساعت 2:20 بامداد، 1.513 نفر از جمله ناخدا و خدمه به طرز غم انگیزی قبر یخی خود را با کشتی در اقیانوس اطلس شمالی پیدا کردند.

چه اتفاقی برای 700 نفر در قایق های نجات افتاد؟ اگر کشتی بخار کارپاتیا بیست دقیقه پس از غرق شدن کشتی تایتانیک وارد نمی شد، بسیاری دیگر جان خود را در آن شب سرد از دست می دادند. همه افرادی که در قایق های نجات بودند نجات پیدا کردند.

کاپیتان و خدمه مطمئناً توصیه را برای انتخاب مسیر شمالی آسان نمی‌گرفتند، اگر احساس امنیت کاذب نمی‌کردند - با این احساس که کشتی غرق‌ناپذیر است.

امنیت معنوی کاذب

آیا ممکن است ما نیز فکر کنیم که در یک احساس امنیت کاذب هستیم - از نظر معنوی؟ تأثیر معنوی اعتقاد به "یک بار نجات، همیشه نجات یافته" چیست؟ آیا ما مانند مسافران کشتی تایتانیک هستیم؟ غافل از نزدیک شدن خطر، آیا به عنوان «مسیحیان» فریب خورده به زندگی روزمره و خوشگذرانی خود می پردازیم و فکر می کنیم «من نجات یافته ام!»؟ به حس نجاتمان، آیا به اندازه یک «کشتی غرق نشدنی» احساس امنیت نمی کنیم؟

الن وایت می نویسد: «من با اندوه عذاب هزاران روحی را دیده ام که بی فکر و بی تفاوت زندگی خود را می گذرانند... آنها فکر می کنند گنجینه کردن روی زمین مهمتر از جستجوی حقیقت است. آنها در صلح زندگی می کنند، اما این آرامشی نیست که عیسی برای پیروانش گذاشت، بلکه آرامش خودفریبی و از خود راضی است که به معنای مرگ است.» (مرور و Herald، 13 ژانویه 1885)

همانطور که خودفریبی و امنیت کاذب باعث کشته شدن 1.513 نفر در آن روز سرنوشت ساز آوریل شد، در روزگار ما نیز هزاران نفر از آرامش معنوی کاذب خواهند مرد.

صلح واقعی

اما، خدا را شکر، هنوز آرامش واقعی وجود دارد. همه کسانی که به دنبال حقیقت هستند می توانند آرامشی را که عیسی می دهد بیابند. با تسلیم شدن به خدا، اطاعت از اوامر او و پایبندی قاطعانه به او تا پایان، می توان آن را به دست آورد. نجات دهنده ما می گوید: "کسی که تا آخر صبر کند، نجات خواهد یافت." (متی 10,22:119,165 NL) مزمورنویس آرامش عظیم روح را اینگونه توصیف می کند: "کسی که شریعت تو را دوست دارد در صلح زندگی خواهد کرد و هرگز شکست نخواهد خورد." مزمور XNUMX:XNUMX NIV).)

الن وایت می نویسد: «تنها قلبی که آموخته است خود را به خدا بسپارد، آرامش خواهد یافت.»علائم از زمان، 20 ژوئیه 1882) او به فاتح وعده می دهد: «آرامش و شادی او بزرگ خواهد بود، زیرا این خداست که به آنها می دهد».Ellen G. White 1888 Materials، 227) این صلحی است که عیسی به پیروان وفادار خود وعده داد.

صلح کاذب

از سوی دیگر، شیطان با وقاحت به همه کسانی که می خواهند در گناهان خود بمانند، «آرامش» و «امنیت» می دهد. با وجود رفتار گناه آلودشان، او به آنها اطمینان می دهد: شما نجات یافته اید! با این حال، "صلح" او هیچ ربطی به امنیتی که صلیب مسیح به ما ارائه می دهد ندارد. این صلیب نشان داد که عیسی چقدر وفادار و مؤمن بود. عیسی از ما نیز می‌پرسد: «صلیب را بردارید و مرا دنبال کنید» (مرقس 10,21:XNUMX SLT)

الن وایت در مورد کسانی که عیسی را طرد کردند گزارش می دهد: «آنها لجباز، خودباور و خودباور، درهای صلح و تنها امید خود را بستند، زیرا راه خدا را نخواهند رفت. نمی خواستند اراده ها و دل ها را به نور حق بگشایند. ما نمی خواهیم که مردم مانند آن زمان، دیگران را با به زمین گذاشتن صلیب خود به جستجوی امنیت، آرامش، رفاه و خوشبختی تشویق کنند. آنگاه انسان فقط «صلح» فریبنده شیطان را می یابد، اما نه صلح از بالا - صلحی که عیسی وعده داده بود.» (Ellen G. White 1888 Materials، 930 ، 931)

از اینکه عیسی برای آنها روی صلیب مرد، بی‌شمار خوشحالیم. اما خودشان نمی خواهند صلیب خود را حمل کنند، نمی خواهند بگذارند نفس و گناهانشان بمیرد تا مقدس شوند. آنها صلیب حقیقت را کنار می زنند و معتقدند که همراه با گناهان خود نجات یافته اند. آنها نمی دانند که تقدیس بخشی از برنامه نجات است. آنها فکر می کنند که ایمان داشتن کافی است. آنها که در دام این دکترین غلط افتاده اند، به ظاهری از صلح پناه می برند. اما آیا این صلح مانند صلح فریبنده در کشتی تایتانیک نیست؟ پولس وضعیت آنها را اینگونه توصیف می کند: "بنابراین خدا قوت فریب برای آنها می فرستد تا به دروغ ایمان بیاورند تا آنها که به حقیقت ایمان نداشتند، بلکه از ناراستی لذت می برند، داوری شوند." (دوم تسالونیکیان 2: 2,11.12، XNUMX).

بسیاری دیر متوجه می شوند که «ایمان آوردن» به معنای این است که تقدیس و رستگاری با هم تعلق دارند. به نظر می رسد که آنها آنچه را پولس می نویسد نادیده می گیرند: «اما ما باید همیشه خدا را بخاطر شما، برادران عزیز خداوند، شکر کنیم که خدا شما را از ابتدا برای نجات از طریق تقدیس روح و ایمان به حقیقت انتخاب کرد.» (2). تسالونیکیان 2,13:XNUMX NIV)

«زیرا اگر در زمانی که دشمن بودیم، با مرگ پسرش با خدا آشتی کردیم، حتی بیشتر از این که آشتی کردیم، از طریق زندگی او نجات خواهیم یافت.» (رومیان 5,10:XNUMX NIV).

روح القدس از طریق الن وایت بر این آیه تأکید می کند و معنای آن را کاملاً روشن می کند: «ما با مرگ او با خدا آشتی کردیم. به جان او، اگر در زندگی ما آشکار شود، نجات خواهیم یافت».نشانه های زمان، 17 ژوئیه 1903)

الن وایت بر اهمیت تقدیس تأکید می‌کند: «تا زمانی که حقیقت زندگی انسان‌ها را متحول و تقدیس نکند تا پایه‌ای محبت آمیز و خداپسندانه برای امید خود بیابند، بسیاری از اشتباهات یا بدعت‌ها آنها را از بین می‌برد و رستگاری خود را از دست می‌دهد.»Ellen G. White 1888 Materials، 39)

اگر مردم توسط حقیقت تقدیس نشوند، بی رحمانه توسط امواج بی ایمانی از بین می روند و مانند کشتی تایتانیک هلاک می شوند.

Aufgabe را لغو کنید

کسانی که حقیقت و نقشه مرگبار شیطان را می دانند، چاره ای جز هشدار دادن به دیگران ندارند. چرا باید از حقیقت آشکار در مورد تقدیس خودداری کنیم؟ آیا نمی خواهیم «وضعیت موجود» جهان را بر هم بزنیم؟ با این حال، اگر آنها را ساکت کنیم، خودمان آنها را فراموش خواهیم کرد. این همان پیامدهای مرگبار صلح تایتانیک را دارد: صلح واقعی و زندگی ما شنا می کند.

"همه کسانی که به جای دفاع از حقیقت - حقیقت کنونی زمان ما - سعی می کنند صلح را با سکوت حفظ کنند - در آرامشی فرو می روند که در خواب مرگ به پایان می رسد."Ellen G. White 1888 Materials، 930)

ما می‌خواهیم حقیقت فعلی را اعلام کنیم و از هیچ چیزی که برای رستگاری مهم است دریغ نکنیم، زیرا معتقدیم که "حقیقت آسایش و آرامشی را به ارمغان می‌آورد که دروغ نمی‌تواند بدهد."آرزوی اعصار، 671)

در روزهای آخر، بندگان وفادار خدا کار او را بر روی زمین به پایان خواهند رساند: "وقتی خدا مردم را از روح خود پر می کند، آنها سر کار می روند. آنها کلام خداوند را اعلام می کنند و صدای آنها مانند شیپور می پیچد. حقیقت در دستان آنها کمتر و ضعیفتر نمی شود. مردم را از گناهان خود آگاه خواهند کرد و گناهان خاندان یعقوب را.» (Ellen G. White 1888 Materials، 1647)

جمله ارزشمند دیگری نیز به ما اطمینان می دهد: "تا زمانی که خدا کلیسا دارد، او نیز افرادی دارد که به جای سکوت صحبت می کنند ... من شخصیت هایی را دیدم ... که در واقع می خواستند سخنان آرامی بزنند، اما حقیقت را در بوق و کرنا کردند. واعظان آزادند که حقیقت را جسورانه بیان کنند، همانطور که در کلام خدا آمده است. حقیقت می تواند صدمه بزند! ... حقیقت می خواهد به وضوح گفته شود. مشخص می کند که چقدر یک تصمیم ضروری است. در حالی که شبانان دروغین "صلح" را اعلام می کنند و چیزهای خوشایندی را موعظه می کنند، بندگان خدا حقیقت را فریاد خواهند زد - بی امان. عواقب آن را باید به خدا واگذار کرد.» (هدایای معنوی 2، 284-285)

کاش می خواستیم جزو آن مردان و زنانی باشیم که صدایشان مانند شیپور به صدا درآید و فریاد بزنند: «بیدار شو! برگرد! تماشا کن و دعا کن! شر در راه است!»

راه امن را انتخاب کنید!

حتی اگر افرادی وجود داشته باشند که فکر می کنند می توانند با خیال راحت از خطرناک ترین آب ها عبور کنند، باور به ایمنی "تایتانیک معنوی" خطرناک است. هنگامی که فاجعه رخ می دهد، این افراد خودفریب به مرگ در چشمان خود نگاه می کنند و متوجه می شوند: من برای آمدن عیسی آماده نیستم. آنها با کشتی پایین می روند - آنها محکوم به فنا هستند!

آیا «تایتانیک معنوی» ما گوش باز دارد؟ اگر الان از خواب بیدار شویم، مانند مسافران دریای قطبی در آن شب سرنوشت ساز، بی اخطار نخواهیم شد. ما می خواهیم به حقیقت و صلحی که عیسی به همه شاگردانش وعده می دهد، محکم بچسبیم. اجازه دهید با عیسی به عنوان ناخدا و خلبان وارد بندر آسمانی شویم. در پیروزی - برای همیشه بازخرید شد!

Schreibe einen Kommentar

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

من با ذخیره و پردازش داده های خود مطابق با EU-DSGVO موافقت می کنم و شرایط حفاظت از داده ها را می پذیرم.