... اما فقط با این رویکرد مثبت واقعا خوب خواهد بود. نوشته برندا کانشیرو
زمان مطالعه: 1 و نیم دقیقه
اخیراً بچههایم را در ماشین رها کردم تا سریعاً چیزی در فروشگاه سختافزار تهیه کنم. وقتی از مغازه بیرون آمدم صداهای ناهماهنگی از سمت خودرو به گوشم رسید. به اطراف نگاه می کنم. آنها از کجا آمده اند؟ وقتی به در باز نزدیک شدم، مشخص بود: بچه های من عامل بودند - هر چهار نفر! اولین انگیزه من: می خواستم در مورد رفتار خوب برای آنها سخنرانی کنم، مبتکر را پیدا کنم و آن را مجازات کنم.
اما خداوند آنچه را که ما در مورد برکت کلمات یاد گرفتیم به من یادآوری کرد. با موفقیت اندکی در موقعیتهای مشابه در گذشته - بحث در مورد اینکه چه کسی بحث را شروع کرد وجود داشت - یک کلمه مبارک به نظر میرسید. سرم را به در کناری فرو بردم و گفتم: «خدا به همه شما آرامش دهد و شما را صلح طلب کند!» بچههایم به من نگاه کردند و با نظم روی صندلیهایشان نشستند و سرشان را بالا زدند. نمی دانم به چه چیزی فکر می کردند. اما رانندگی به خانه آرام بود، عصر پر برکت.
به محض اینکه ما یک برکت را تلفظ کنیم، خداوند قدرت تبدیل را به ما می دهد. این خیلی بهتر از سرهم بندی کردن علائم با هر نسخه ای است! وقتی پشت فرمان نشستم متوجه شدم که از درون خیلی آرام هستم. حتی بچه ها هم آرام بودند. به این ترتیب از آسیب عاطفی ای که با الگوی واکنش قدیمی ام وارد می کردم در امان ماندیم.
پس از چنین موهبت هایی، من ضعف هایی را در فرزندانم دیده ام که به نقاط قوت شخصیت تبدیل شده اند. برعکس، تکرار کلمات منفی افکار منفی را در کودکان برمی انگیزد که منجر به رفتار منفی می شود. اگر مدام به دخترم بگویم تنبل است، در نهایت باورش میشود و عادتهای تنبلی پیدا میکند. اما وقتی از خدا میخواهم که به او میل و توانایی برای دستیابی به او بدهد و به او یادآوری میکنم که خدا میتواند آن را نیز به او بدهد، او این فیض را دریافت میکند که این ویژگی را توسعه دهد.
پایان: برای همیشه یک خانواده، بهار 2010، صفحه 12
Schreibe einen Kommentar