قرآن انجیل را تأیید می کند - یک مسلمان به سمت عیسی گام برمی دارد (قسمت دوم): او را پیدا کردم

قرآن انجیل را تأیید می کند - یک مسلمان به سمت عیسی گام برمی دارد (قسمت دوم): او را پیدا کردم
تصویر: Jasmin Merdan - Adobe Stock

اکنون که بسیاری از مسلمانان در حال ورود به آلمان هستند، منطقی است که به چشمان مسلمانی نگاه کنیم که یاد گرفته است عیسی را دوست داشته باشد. نوشته آصف گوکاسلان - قسمت 1 را بخوانید اینجا.

«و پیش از او کتاب موسی راهنما و رحمت بود. و این کتاب تصدیق [آن] به زبان عربی است تا ستمکاران را انذار کند و نیکوکاران را بشارت دهد» (قرآن 46,12:XNUMX رسول خدا)
«او این کتاب را بر تو نازل کرد، به حق که آیات پیشین را تأیید می کند: تورات و انجیل.» (قرآن 3,3: XNUMX ازهر).

وقتی قرآن را مطالعه می کردم، متوجه شدم که یکی از اهداف آن تأیید پیام های خداوند است که در کتاب مقدس ثبت شده است. قرآن نباید کتاب مقدس را تصحیح، تناقض یا جایگزین کند، بلکه باید بر صحت آن تأکید کند. قرآن بیش از ده ها بار در ارتباط با کتب مقدس پیشین از کلمه «تصدیق» استفاده کرده است. او حتی از اصلاح آنها صحبت نمی کند. این تنها در صورتی امکان پذیر است که کتاب مقدس نیز وجود داشته باشد پس از اعلان قرآن هنوز تحریف نشده است. قرآن مکرراً به کتاب مقدس اشاره می کند و همچنین بیان می کند که وظیفه آن تأیید پیام های قبلی است.

نگاهی به تاریخ نشان می دهد که کلیسا از قبل در هنگام اعلام قرآن در میانه ارتداد بود. کلیسای کاتولیک رومی به جای موعظه انجیل بدون تقلب و تبدیل واقعی غیریهودیان، ادیان غیر یهودی را مسیحی کرد و مسیحیت را بت پرستی کرد. تفاوت ها مبهم شد. این امر باعث جذابیت بیشتر کلیسا برای شهروندان امپراتوری روم شد. در نتیجه، کلیسای کاتولیک به زودی تبدیل به مهمترین دین در جهان روم شد و همچنان باقی ماند. نتیجه دیگر این بود که این شکل اصلی مسیحیت هر چه بیشتر از انجیل واقعی عیسی مسیح و اعلام واقعی کلام خدا دور می شد. هر چه بیشتر کتاب مقدس و قرآن را مطالعه کردم، بیشتر متوجه شدم که هر دو در تضاد کامل با ارتداد در مسیحیت قرار دارند.

من تحت تأثیر این تصور بودم که قرآن چیزی نیست جز نسخه عربی پیام کتاب مقدس - تأیید تورات به زبان عربی برای اعراب.

«سپس به موسی این کتاب را دادیم که برای نیکوکاران و روشنگر همه چیز و راهنما و رحمت است تا به دیدار پروردگارشان ایمان بیاورند. و این کتابی است پر برکت که نازل کردیم. پس از او پیروی کنید و از گناه بپرهیزید تا مورد رحمت قرار گیرید، مبادا بگویید: کتاب فقط بر دو قوم پیش از ما نازل شده است و ما از محتوای آن بی اطلاعیم. رسول)

موارد ضروری در اینجا روشن می شود:

این آیات قرآنی گواهی می دهد که کتاب الهام شده خداوند قبل از اعلام قرآن برای «دو قوم» یعنی یهودیان و مسیحیان فرستاده شده است. قرآن به زبان خودشان برای اعراب فرستاده شد تا پیام های کتاب مقدسی که برای یهودیان و مسیحیان فرستاده شده است را بدانند. برای آنها فرستاده شد زیرا اعراب نیز به پیام نیاز داشتند. «در واقع، ما از محتوای آن اطلاعی نداشتیم.» بنابراین قرآن برای تصحیح، تناقض یا جایگزینی کتاب مقدس فرستاده نشد، بلکه برای اینکه اعراب بتوانند پیام کتاب مقدس را به زبان خودشان بشنوند.

قرآن گواهى مى دهد كه كتابهاى آسمانى پيشين «وضع كننده است براى كسى كه نيكوكارى كند و روشنگر همه چيز و راهنما و رحمت باشد تا به ديدار پروردگارشان ايمان بياورند». انجیل برای کسی که کار نیک انجام می دهد و همه چیز را روشن می کند برآورده می کند، سپس این آیه قرآن حقیقت زنده را تأیید می کند که مدت ها قبل از قرآن نوشته شده است. هنگامی که من به عنوان یک مسلمان، برای اولین بار از پولس رسول خواندم که توضیح می دهد الهام چیست، بلافاصله برایم روشن شد که قرآن می خواهد خواننده را به کتاب مقدس هدایت کند. «تمام کتاب مقدس از جانب خدا الهام شده است و برای تعلیم، یقین، اصلاح و تربیت در عدالت مفید است، تا مرد خدا برای هر کار نیکو کاملاً آماده باشد.» (دوم تیموتائوس 2: 3,16-17). )

درست همانطور که خداوند بنی اسرائیل را گام به گام در مراحل مختلف فهم هدایت کرد، خداوند نیز در اجرای صادقانه وعده هایی که به ابراهیم برای اسماعیل داده بود، از نقشه خود پیروی می کند. شاید روزی مسیحیان از دیدن اینکه مسلمانانی که از عیسی پیروی می کنند «هر کجا که او برود» شگفت زده خواهند شد (مکاشفه 14,4:XNUMX).

برای اینکه بفهمم قرآن تأییدی بر کتاب مقدس قبلی است، باید هم کتاب مقدس و هم قرآن را مطالعه می کردم، یعنی به منابع برمی گشتم. اما باید خود را از تمام تعابیر سنتی رها می کردم. من متوجه شدم که قرآن به وضوح در مورد نگرش خداوند نسبت به کتب مقدس پیشین صحبت می کند. او به وضوح شهادت می دهد که کتاب مقدسی که در آن زمان در اختیار یهودیان و مسیحیان بود - یعنی کتاب مقدس - کلام راستین و محافظت شده خداوند است.

من همچنین به این آیه برخورد کردم که می گوید قرآن برای کتاب مقدس تضمین می کند:

«ما کتاب (قرآن) را به حق برای شما فرستادیم. کتب مقدس قبلاً نازل شده را تأیید می کند و حفظ شده است (قرآن 5,48:XNUMX ازهر) ترجمه دیگری می گوید: «و ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم که تصدیق کننده آنچه از کتاب پیش از آن بود، و نگهبان در مورد آن.» (قرآن 5,48:XNUMX Bubenheim/Elyas)

یا این آیه که می گوید مسلمانان به انجیل باور کن باید.

«رسول به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ایمان دارد و مؤمنان نیز ایمان دارند. همه معتقدند به خدا فرشتگانش کتاب های او و رسولان او - ما بین هیچ یک از رسولان او تبعیض قایل نیستیم. و گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا ما را مغفرت فرما! و راه خروج به سوی شماست.‹« (قرآن 2:285 Bubenheim/Elyas)

«ای مؤمنان! معتقد است خدا، رسولش، کتابی که بر او و بر او نازل کرده است کتاب مقدس قبلاً نازل شده استWR خدا، فرشتگانش کتاب های او، رسولان او و روز قیامت انکار می کند، او بسیار منحرف شده است.« (قرآن 4,136 ازهر)

قرآن به صراحت می گوید کسانی که کتاب های آن را انکار می کنند در گمراهی بسیار هستند. این کتاب او نیست، کتاب های اوست. بنابراین هرکسی که فقط به قرآن و نه به انجیل ایمان داشته باشد، طبق قرآن، کافری است که به بدشانسی تهدید می‌شود.

دعا به درگاه الله

بیش از سه سال از خدا می‌خواستم که مرا در مطالعه کتاب مقدس و قرآن راهنمایی کند. بیش از سه سال از کلمه "خدا" استفاده نکردم، زیرا خدا خدای من بود، نه هر خدایی! حتی بعد از اینکه قرآن مرا متقاعد کرد که کتاب مقدس کلام خداست و هیچ کس نمی تواند کلام او را تغییر دهد، من از دعا کردن با "خدا" اجتناب کردم. بارها و بارها از خدا و فقط خدا می خواستم که حقیقت عیسی را به من نشان دهد. چقدر آسان است که در یک فرهنگ کوچک فکر کنیم. زیرا هر فرهنگی ویژگی های خاص خود را دارد. این حساسیت فرهنگی ریشه‌دار را نمی‌توان به راحتی نادیده گرفت. برداشتن و خواندن کتاب مقدس برای یک مسلمان به چند دلیل دشوار است. اغلب کشیشان، علما، اساتید الهیات و سایر افراد تحصیل کرده و همچنین مسیحیان عادی خواندن کتاب مقدس را برای مسلمانان دشوارتر می کنند. زیرا آنها به پیامبر و کتاب مقدس ما توهین می کنند یا ما را با فرهنگ مسیحی یا سنت های مسیحی مواجه می کنند.

اکثریت قریب به اتفاق مسیحیان معتقدند که محمد پیامبر دروغین و اسلام دینی دروغین است. عموماً اعتقاد بر این است که قرآن و کتاب مقدس کاملاً ناسازگار هستند. اسلام یک دروغ بزرگ است و کاملاً با کتاب مقدس در تضاد است. بله او پر از دروغ های شیطانی است. هیچ نقطه مشترکی وجود ندارد. یا به انجیل ایمان دارید یا به قرآن. قرآن از خشونت، ظلم و شرارت حمایت می کند.

اما وقتی اناجیل را می خوانم، می فهمم که چرا گاندی گفت: "من مسیح شما را دوست دارم، اما مسیحیان شما را دوست ندارم. مسیحیان شما بسیار متفاوت از مسیح شما هستند.»

از کریسمس تا صلیب

برخی از مسیحیان می گویند که هلال یا ماه و ستاره که به عنوان نماد در مدارس یا مساجد اسلامی استفاده می شود، ریشه در آیین بت پرستی بابل باستان دارد. می گویند اسلام ریشه در آنجا دارد و خدا خدای ماه است! اما با همین منطق، باید به این نتیجه رسید که مسیحیت نیز ریشه در بت پرستی دارد. به هر حال صلیب یک نماد بت پرست است که قرن ها قبل از تولد عیسی توسط مشرکان پرستش می شد. قرن ها پس از مصلوب شدن عیسی مسیح، کلیسای کاتولیک روم صلیب را پذیرفت. از کریسمس تا صلیب، بسیاری از سنت ها و نمادهای بت پرستی به دنیای مسیحیت راه یافته اند. آیا این بدان معناست که مسیحیت ریشه در بت پرستی دارد؟

همه این ادعاها قطعاً من را به کتاب مقدس یا عیسی نمی کشاند. برای یک مسلمان چیزی جز توهین به ایمان و کتاب مقدس او و خدا نیست. وقتی می شنیدم مسیحیان به عیسی به عنوان خدای خود دعا می کنند و او را به عنوان خدای قادر متعال می پرستند، همیشه برای من متحیر بوده است. اما سپس در یوحنا خواندم که عیسی نام خدا را بر ما آشکار کرد (یوحنا 17,6:4,22). عیسی گفت: "من نام تو را به مردانی که از جهان به من بخشیدی نازل کردم" (یوحنا 4,22: XNUMX). برخی "آنچه را نمی دانند" می پرستند (یوحنا XNUMX:XNUMX به تفصیل)، اما "پرستندگان واقعی می شوند. پدر عبادت در روح و حقیقت; سپس der Vater به دنبال چنین پرستندگانی باشید.» (یوحنا 4,23:XNUMX) این با من صحبت کرد و مرا کنجکاو کرد.

میلیون ها نفر هستند که هرگز حقیقت عیسی را نشنیده اند. باور کنید، زمانی که به آنها اجازه داده شود عیسی را از طریق قرآن و کتاب مقدس، فارغ از فرهنگ و سنت مسیحی، کشف کنند، مانند من باز خواهند بود.

"پس ایمان از موعظه می آید، اما موعظه از طریق کلام خداست." (رومیان 10,17:XNUMX) این آیه کتاب مقدس در زندگی من به عنوان یک مسلمان تحقق یافته است و من فقط می توانم هر پیرو عیسی را تشویق کنم که فقط کلام خدا را موعظه کند. خدا به جای توضیحات و سنت های انسانی. کلام خدا قدرتمند است. کار خودش را خواهد کرد.

قدم های کوچک با اهل کتاب

سال‌ها پیش، خداوند با لطف بی‌پایان خود مرا به یک فرد ادونتیست هدایت کرد که با من قرآن را مطالعه کرد و آیات کتاب مقدس را برای من توضیح داد. هر وقت در مورد چیزی به توافق نمی رسیدیم، همیشه به من توصیه می کرد که فقط دعا کنم و آیه را بارها و بارها بخوانم و از خدا بخواهم تا زمانی که درک درست را در زمان مناسب به ما بدهد.

سبک زندگی مسیح مانند این ادونتیست روز هفتم بذر خود را در قلب من کاشت. یک آدونتیست فروتن روز هفتم کتاب دانیال را برای من توضیح داد. یک کشیش ادونتیست به من نشان داد که چگونه چند آیه از قرآن مربوط به کتاب مقدس است. یک کارگر فولادی بازنشسته Adventist داستان بزرگ کتاب مقدس مسلمان من از پیدایش تا مکاشفه را به من نشان داد. بسیاری از ادونتیست‌های معمولی زمانی را با من سپری کرده‌اند که قدم‌های کوچکی به سوی مسیح برداشتم. سالها طول کشید تا به این نقطه رسیدم.

اگر یکی از آن مسیحیانی را می دیدم که به اسلام و قرآن توهین می کنند، حتی به آنها گوش نمی دادم. کتاب مقدس می گوید که ایمان از شنیدن کلام خدا ناشی می شود، نه با توهین به دینی که حتی ایمانداران خود را به اطاعت از کتاب مقدس و چشم دوختن به عیسی می خواهد. زیرا این کاری است که قرآن انجام می دهد.

به عنوان یک مسلمان عرب زبان، دریافتم که خدای من، خدای کتاب مقدس است و کلام بی تقلب او هنوز در دسترس همه است. عموماً پذیرفته شده است که عیسی و شاگردانش عمدتاً به زبان آرامی صحبت می کردند. می دانستم که زبان آرامی بسیار شبیه عربی است تا عبری. بله، این دو زبان خواهر هستند. عیسی مسیح، مسیح، در کتاب مقدس می‌گوید: "Eloi، eloi، lama sabachthani؟" یعنی ترجمه شده: "خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟" (مرقس 15,34:XNUMX).

اگر سخنان حضرت عیسی را به عربی ترجمه کنیم، این است: «الهی، الهی، لماذا تارکتانی: الهي الهي لماذا تركتني.

عیسی این کلمات را در حدود 2000 سال پیش به زبان آرامی گفته است و حتی امروزه نیز این کلمات در ترجمه به عربی تقریباً یکسان هستند. عیسی گفت: «من نزد پدر خود و پدر شما، به سوی خدای خود و خدای شما صعود خواهم کرد.» (یوحنا 20,17:XNUMX) بنابراین من و نجات دهنده من، خدا و پدر یکسانی داریم. ما هر دو به او الوی/الهی = خدای من می گوییم. در زبان عربی به معنای خداست خداو "خدای من" الهیچه چیزی با کلمه تفاوت دارد خدا مشتق شده است، که به نوبه خود از کلمه آرامی برای خدا است، آهان یا الهه سرچشمه می گیرد.

من سال هاست که قرآن، انجیل و روح نبوت را مطالعه کرده ام. من همچنین به طور مفصل به داستان ظهور پرداخته ام. نتیجه‌گیری من این است که جنبش ظهور فقط یک فرقه در میان فرقه‌های مختلف نیست، بلکه یک جنبش منحصربه‌فرد و تعیین‌شده بهشتی است که وظیفه آن نجات جهان و حرکت استوار در فروتنی عیسی است. خدا پیام آخر زمان را به ادونتیست های روز هفتم سپرد. الن وایت، مانند یک مادر، همه ادونتیست‌ها را توصیه کرد: «به عنوان ادونتیست‌های روز هفتم، ما مردم را از عرف و سنت دور می‌کنیم تا به یک «خداوند می‌گوید» واضح بگوییم. به همین دلیل ما با جریانی که از آموزه‌ها و دستورات انسان پیروی می‌کند، نمی‌توانیم - و نمی‌توانیم - پیش برویم.»شهادت 5، 389)

چقدر از آن مسیحیان واقعی سپاسگزارم که خود را کاملاً به «خدای یکتا و پدر همه، بالاتر از همه، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب» داده اند (افسسیان 4,6: 22,32؛ متی). 4,163:3,84؛ قرآن 2,136؛ XNUMX؛ XNUMX). شما به من به عنوان یک مسلمان کمک کردید تا انجیل را از قرآن درک کنم که مرا به کتاب مقدس و نماینده خدا، امیر او، مسیح او: پروردگار و نجات دهنده من عیسی مسیح هدایت کرد.

عیسی مسیح چه کسی است؟

«بنابراین به شما اطلاع می‌دهم که هیچ‌کس که به روح خدا سخن می‌گوید، عیسی را ملعون نمی‌خواند. و هیچ کس نمی تواند عیسی را خداوند بخواند مگر به وسیله روح القدس.» (اول قرنتیان 1:12,3) وقتی این آیه را خواندم، فهمیدم که بدون روح القدس خدا هرگز نمی توانستم به این سؤال پاسخ دهم که عیسی مسیح واقعی است. هیچ کس نمی تواند بدون روح القدس عیسی را خداوند خود بشناسد. آیه دیگری توضیح می دهد که خدای پدر از طریق روح القدس خود این حقیقت را به پطرس آشکار کرد:

"سپس به آنها گفت: "اما شما فکر می کنید من کی هستم؟ آنگاه شمعون پطرس پاسخ داد و گفت: تو مسیح، پسر خدای زنده هستی! عیسی در جواب او گفت: «خوشا به حال تو ای شمعون بن یونس. زیرا گوشت و خون این را برای شما آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است!» (متی 16,15:17-XNUMX).

در اینجا عیسی مسیح به عنوان مردی از گوشت و خون در برابر پطرس ایستاد و گفت: «این را گوشت و خون برای شما آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است!» حتی خود عیسی نیز به پطرس فاش نکرد که او کیست. اما عیسی به پطرس به خاطر گفتن این کلمات تبریک گفت: «تو مسیح، پسر خدای زنده هستی.» او گفت: «پطرس، این فکر طبیعی تو نیست، بلکه توسط پدرم به تو وحی شده است. این پاسخ به سؤالی که عیسی از شاگردان پرسید باید بسیار مهم بوده باشد. زیرا روح القدس از طریق پطرس سخن گفت تا این حقیقت درک شود.

عیسی مستقیماً از شاگردان پرسید: «به نظر شما من کیستم؟» سپس پطرس به چیزی پاسخ داد که قصد انجام آن را نداشت. سپس عیسی گفت: «این پاسخ از یگانه خدای حقیقی الهام شده است.» پس از آن، عیسی می‌گوید که این حقیقت (عیسی به عنوان پسر خدای زنده) پایه‌ای است که او کلیسای خود را بر آن بنا خواهد کرد. این حقیقت که پطرس اعتراف کرد، بیان می کند که عیسی مسیح، پسر خدای زنده است. او فقط یک پیامبر نیست، بلکه کلام الهی خداوند جسم است. دریافتم که قرآن، مانند پطرس، عیسی را به عنوان مسیح می شناسد. «به راستی که مسیح، عیسی بن مریم، رسول خدا و کلام اوست.» (قرآن 4,171: XNUMX رسول) پطرس اعتراف کرد که مسیح پسر خدای زنده است که عیسی ظهور کرد. از طرف خدا و نماینده اوست. به همین ترتیب، قرآن با نامیدن عیسی "کلام خدا" همین پیام را اعلام می کند.

«مریم، خداوند تو را به کلامی از جانب خود بشارت می دهد. نام او عیسی بن مریم، مسیح است.» (قرآن 3,45:1,14 ازهر) در این آیات عیسی مسیح، پسر مریم را «کلام خدا» یا «کلام خدا» نامیده اند که برای مریم فرستاده شده است. . عیسی کلام خداست که «جسد شد»، همانطور که در یوحنا XNUMX:XNUMX می‌گوید: «و کلمه جسم شد و در میان ما ساکن شد.»

وقتی مسلمانان می پرسند: «عیسی کیست؟»، بسیاری از مسیحیان پاسخ می دهند: «عیسی پسر خداست.» در حالی که این گفته فی نفسه درست است، در ابتدا برای ذهن انسان غیرممکن به نظر می رسد (اول قرنتیان 1: 12,3). . مسیحیان دوست دارند در مورد الوهیت عیسی صحبت کنند، چیزی که برای قلب انسان قابل درک نیست مگر اینکه با روح القدس پر شود. از سوی دیگر، مسیحیان کمی در مورد انسانیت عیسی صحبت می کنند، حتی اگر موضوع بسیار مهم است. از نظر خدا انکار انسانیت عیسی گناه بزرگی است. یوحنای رسول در دومین رساله خود به ما از این گناه هشدار می دهد: "زیرا فریبکاران زیادی به دنیا آمده اند که اعتراف نمی کنند که عیسی مسیح در جسم آمده است - این فریبنده و دجال است" (دوم یوحنا 2: 1,7). ) در زمان یوحنا، معلمان دروغین انکار کردند که عیسی واقعاً بدن انسان دارد. فقط اینطور به نظر می رسید. حتی امروز، بسیاری از مسیحیان معتقد نیستند که عیسی در همه چیز مانند ما (اما بدون گناه) وسوسه شد. آنها انکار می کنند که او می تواند با ناتوانی های ما همدردی کند (عبرانیان 4,15: 3,21) و معتقد نیستند که ما می توانیم همانطور که او غلبه کرد (مکاشفه XNUMX: XNUMX). اما من به عنوان یک مسلمان می توانستم دقیقاً این تأکید بر انسانیت عیسی را درک کنم.

دقیقاً از طریق جسم انسانی خود بود که عیسی راه جدیدی از زندگی را برای ما گشود. او آنقدر باورپذیر و اصیل انسانی و در عین حال کامل بود که مسیر زندگی او جذابیت مقاومت ناپذیری پیدا کرد. «به هر که پیروز می‌شود، می‌دهم که با من بر تخت من بنشیند، همانطور که من نیز پیروز شدم و با پدرم بر تخت او نشستم.» (مکاشفه 3,21:XNUMX) عیسی در ذات الهی خود پیروز نشد. بلکه بر وسوسه فطرت انسانی خود غلبه کرد. و به همین دلیل است که او الگوی من است.

«انسانیت پسر خدا برای ما همه چیز است. او زنجیر طلایی است که روح ما را به عیسی و از طریق عیسی به خدا متصل می کند.» (فراخوان ما، 48)

من جاذبه مقاومت ناپذیری نسبت به این عیسی احساس کردم. آیا این شگفت انگیز نیست که قرآن با اظهارات الن وایت مطابقت دارد؟ زیرا قرآن بارها و بارها بر انسانیت عیسی به عنوان مسیح و پسر مریم تأکید می کند.

مطالعه قرآن من را به این نتیجه رساند. قرآن، مانند کتاب مقدس، از تولد عیسی باکره صحبت می کند. او عیسی را کلام خدا و روح او می نامد. او وقتی می‌گوید که عیسی کلام خدا برای مریم فرستاده شده بود، به الوهیت و پیش‌وجود خود تصدیق می‌کند. بدیهی است که او باید قبل از لقاحش وجود داشته باشد، در غیر این صورت نمی توانست به مریم برسد. آیات بسیاری از قرآن که به نظر می رسد الوهیت عیسی را انکار می کند در واقع ما را از سه چیز هشدار می دهد. اول، ما نباید عیسی را از انسانیت خارج کنیم تا دیگر نتواند ما را از گناهانمان نجات دهد. ثانیاً، ما نباید عیسی را به گونه‌ای خدایی کنیم که فکر کنیم می‌توانیم احکام خدا، تورات او از زمان جلگه‌ای را نادیده بگیریم. و ثالثاً ما نباید خدای متعال را بت بت پرستی بسازیم، به این فکر کنیم که او از مریم فرزندی به دنیا آورده است و بدین وسیله او را الهه ای قرار دهیم که اکنون با پسرش بر عرش خدا سلطنت می کند تا شریعت خدا و گناهان ما را سفید کند.

کتاب مقدس و قرآن از ماهیت الهی و انسانی عیسی صحبت می کنند. عیسی پسر خدای زنده است و پسر خدای زنده خداوند ماست. هیچ کس نمی تواند عیسی را به عنوان خداوند خود بپذیرد مگر از طریق روح القدس (اول قرنتیان 1: 12,3). روح با ایمان به وعده به دست می آید (غلاطیان 3,14:10,17) و ایمان با شنیدن کلام خدا به دست می آید (رومیان XNUMX:XNUMX). بنابراین جهان باید کلام خدا را بشنود تا ایمان بیابد، روح القدس را دریافت کند و از طریق او بتواند اعتراف کند که عیسی خداوند است.

مسلمان به معنای واقعی کلمه

من یک مسلمان هستم و آگاهانه تصمیم گرفتم که به زندگی گناه قدیمی خود پشت کنم و زندگی جدیدی در عیسی داشته باشم. من سال هاست که کتاب مقدس را مطالعه می کنم و به دستور خداوند در قرآن (2,285:XNUMX) عمل می کنم. من کتاب مقدس را بدون رد قرآن به عنوان کتاب خود می پذیرم. چگونه باید؟ قرآن نعمت بزرگی برای من بوده است. او مرا به حقیقت عمیق تری هدایت کرد و از طریق مسیحش عیسی مرا به رابطه نزدیکتر با خدا رساند. من یک مسلمان به معنای واقعی کلمه هستم، مانند حواریون عیسی که مسلمان هم بودند، کاملاً به خدا فداکارم!

«و هنگامی که به حواریون وحی کردم: به من و رسولم ایمان بیاورید، گفتند: ایمان آوردیم. گواه باشید که ما مسلمانیم! << (قرآن 5,111:XNUMX Bubenheim/ Elyas footnote)

«امّا چون عیسی کفر آنها را دید، گفت: یاران من برای خدا چه کسانی هستند؟» حواریون گفتند: «ما یاوران خدا هستیم. ما به خدا ایمان داریم و شهادت می دهیم که مسلمانیم!» (قرآن 3,52:XNUMX Bubenheim/ Elyas footnote)

اسلام دین الهی است و به این ترتیب نام آن نمایانگر اصل اساسی دین خداست: تسلیم کامل در برابر اراده خدا. کلمه عربی اسلام به معنای تسلیم یا تسلیم اراده در برابر تنها خدای واقعی است که شایسته پرستش است. هر کس این کار را انجام دهد "مسلمان" نامیده می شود. اسلام دین جدیدی نیست که توسط محمد در قرن هفتم در عربستان پایه گذاری شد. قرآن به صراحت بیان می کند که اسلام تنها دین حقیقی خداست که خود او آن را برای ما بنا کرد و نوح، ابراهیم، ​​موسی، عیسی و محمد به آن تعلق داشتند. کسانی که عهد عتیق، عهد جدید و قرآن را مطالعه می کنند در می یابند که اصل ایمان ما در واقع تسلیم و تسلیم اراده ما در برابر خدای یگانه است.

در قرآن، حواریون عیسی به این دلیل مسلمان خوانده نمی شوند که خود را مسلمان می نامند، بلکه به این دلیل که اراده خود را به طور کامل به خدا سپرده اند و آنچه را که او به آنها وحی کرده است، پذیرفته اند. قرآن از هر مسلمانی همین انتظار را دارد. او باید به همه وحی الهی ایمان داشته باشد و نسبت به آن متعهد (مسلمان) باشد.

ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و لشاق و یعقوب و قبایل نازل شده و به موسی و عیسی و آنچه به پیامبران داده شده است ایمان داریم. از پروردگارشان ما بین هیچ یک از آنها فرقی نمی گذاریم و مسلمان هستیم.» (قرآن 2,136 Bubenheim/ Elyas footnote)

فداکاری به عنوان یک سبک زندگی

برای من به عنوان یک مسلمان، فداکاری یک روش زندگی است. دریافته ام که این پایه و اساس آموزش کتاب مقدس نیز هست. مسیح در حالی که در این زمین بود گفت: "اگر کسی می خواهد به دنبال من بیاید، خود را انکار کند و صلیب خود را بردارد و از من پیروی کند!" (متی 16,24:2,19) اگر این دعوت به تسلیم نیست! ایمان به خدا کافی نیست. حتی شیاطین ایمان می آورند و می لرزند (یعقوب XNUMX:XNUMX). ایمان، در عین حال که ضروری است، بدون اخلاص معنا ندارد.

«نه هر کسی که به من می گوید: پروردگارا، پروردگارا! به ملکوت آسمان وارد خواهد شد، اما هر که اراده پدر من در آسمان را انجام دهد.» (متی 7,21:XNUMX).

این فداکاری در عمل نشان داده می شود، نه فقط در گفتار. مشکل مسلمانان و مسیحیان امروز این است که ایمان آنها به زبان مزدی است. این باور در زندگی او قابل مشاهده نیست. مسلمانان و مسیحیان امروز یک چیز می گویند و چیز دیگر زندگی می کنند. عیسی نمونه ماست و ما را فقط دعوت می‌کند تا کاری را که خودش انجام داد انجام دهیم: او «خود را فروتن کرد و تا سرحد مرگ، حتی مرگ بر صلیب، مطیع شد» (فیلیپیان 2,8:4,7). او خود را کاملاً به پدر سپرد و از ما نیز همین انتظار را دارد. «اکنون خود را تسلیم خدا کنید! در مقابل شیطان مقاومت کنید و او از شما فرار خواهد کرد.» (یعقوب 4,8:2,186) یعقوب پس از تشویق مؤمنان به اینکه خود را کاملاً به خدا بسپارند، به شیوه ای اطمینان بخش ادامه می دهد: «به خدا نزدیک شوید و او نیز به شما نزدیک خواهد شد. « (یعقوب XNUMX: XNUMX) قرآن همچنین درباره خدای متعال می‌فرماید: «پس من نزدیکم. هنگامى كه من را مى خواند، فرياد منادى را مى شنوم.» (قرآن XNUMX:XNUMX رسول)

من معتقدم که مسیح، مسح خدا، نجات دهنده جهان است و او را در قرآن یافتم. قرآن با احترام به تورات، زبور و انجیل به عنوان کتاب مقدسی که به موسی، داوود و عیسی داده شده است، صحبت می کند. قرآن مکرراً خواننده را به کتاب‌های پیشین اشاره می‌کند که در آن‌ها راهنمایی، نور، تشخیص خیر و شر و پند و اندرز یافت می‌شود. در این پند و اندرز ما به دنبال راهنمایی هستیم. قرآن این نوشته‌ها را «کتاب‌های خدا» می‌خواند و آن‌ها را نشانه‌ها، نور، هدایت و رحمت توصیف می‌کند. او مؤمنان را تشویق می کند که آنها را بخوانند و زندگی کنند (قرآن 2,53:4,136؛ 5,44:46؛ XNUMX:XNUMX-XNUMX) و مؤمن را به مسیح نجات دهنده ای که کتاب مقدس از او می گوید اشاره می کند.

متأسفانه، بزرگترین رد این درک از قرآن توسط برخی از مسلمانان سابق صورت می گیرد. برخی از شما از اینکه چگونه می خواهم به هموطنان مسلمانم برسم شوکه شده اید. مسلمانان سابق اغلب نگرش بسیار منفی نسبت به اسلام دارند، مانند مسیحیان سابق نسبت به مسیحیت. اما مسیحیان سابق اغلب ایمان خود را رها کرده اند زیرا هرگز مسیحیت واقعی کتاب مقدس را تجربه نکرده اند. می فهمم که شوکه شده ای. اما من در ذهن خود می بینم که چگونه خانواده و دوستان آنها می توانند از گناهان خود نجات یابند اگر این مسلمانان سابق رنگ واقعی اسلام را به آنها نشان دهند: ارادت کامل به خدا و مسیح او و اطاعت از کل مکاشفه ای که کتاب مقدس نیز به آن شنیده است. . چرا باید راه قلب آنها را که قرآن هموار کرده است قطع کنم؟

وعده خدا به ملت بزرگ

چرا مسیحیان می خواهند ما را علیه اسلام و قرآن برگردانند در حالی که خداوند از طریق این کتاب با فرزندان اسماعیل صحبت می کند؟ در پیدایش 1:21,13، به ابراهیم وعده داده شد که فرزندان اسماعیل ملت بزرگی خواهند شد. و در پیدایش 1:17,20 می‌گوید: «اما به خاطر اسماعیل به شما گوش دادم. اینک من او را بسیار برکت دادم و او را بارور و بسیار زیاد خواهم کرد. او دوازده شاهزاده خواهد داشت و من او را می خواهم ملت بزرگ بسازکلمه مردم به گروهی از مردم در داخل قوم یهود اطلاق نمی شود. فرزندان اسماعیل برای خود مردمی بزرگ خواهند شد.

پس فرق بین ادیان اسماعیل و اسحاق چه بود؟ اگر انجیل و قرآن را مطالعه کنیم به این نتیجه می رسیم که هیچ تفاوتی نداشته است. فقط عهدی که مربوط به فرستادن مسیح بود با ذریت سارا بسته شد نه با هاجر. اسماعیل و اولادش باید این را بدانند.

در قرآن و در کتاب مقدس در مورد خلقت این جهان، سقوط آدم و حوا و نقشه نجات از طریق سیستم قربانی، در مورد سیل، قانون خدا و سبت، آمدن مسیح، می خوانیم. روز قیامت و پاداش نیکوکاران در بهشت. همین پیام از طریق فرزندان اسحاق موعظه شد. تنها تفاوت این بود که چه کسی برای تولد مسیح انتخاب شد.

هر کس قرآن را بخواند به وضوح می بیند که هدف آن افزایش ایمان به خدای یگانه است و اعتبار فقط از آن اوست. اوامر او را اطاعت می کنند و از آنچه نهی می کند دوری می کنند. اسلام دینی است که همه پیامبرانی که خداوند برای بشر فرستاده است. قرآن می فرماید: دینی را که به نوح امر کرد و به شما نازل کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی امر کردیم برای شما مقرر داشت. یعنی به دین خود وفادار بمانید و به خاطر آن دچار تفرقه نشوید.» (قرآن 42,13:41,43) «به شما چیزی جز آنچه قبلاً به پیامبران پیش از شما گفته شده گفته نمی شود.» (قرآن XNUMX:XNUMX رسول)

پس از مطالعه طولانی قرآن و انجیل، کلمه اسلام را به عنوان نامی برای ایمان اصلی خالص تشخیص دادم. اسلام (عبادت)، سلام (سلام) و سلام (نجات) با هم مرتبط هستند. فقط کسانی که با خدا آشتی می کنند آرامش و خوشبختی پیدا می کنند. تمام ناراحتی ها از دشمنی من با خدا سرچشمه می گیرد. گناهی که از شیطان سرچشمه می گیرد، دشمنی با خدا می آورد. صلح با خدا زمانی حاصل می شود که از گناه آزاد شویم. «با او آشتی کن و صلح کن! از طریق این خیر بر شما خواهد آمد.» (ایوب 22,21:XNUMX).

ایمان عیسی

من به آرامش با خدا نیاز داشتم. اما چگونه می توانستم او را پیدا کنم؟ من پاسخ را در کتاب مقدس یافتم: «اینجا استقامت مقدسین است، احکام خدا و ایمان عیسی را حفظ می کنند.» (مکاشفه 14,12:XNUMX البرفلدر) ایمان عیسی مسیح مرا با خدا هماهنگ می کند. پذیرفتن سخنان زندگی عیسی، زندگی کردن مانند او، مرا با اراده خدا هماهنگ می کند. نتیجه صلح است. زیرا در آن صورت برای کارهای خدا می ایستم. قرآن و انجیل مرا به این نقطه رساند. من عمیقاً معتقدم که آنها مرا حتی عمیق تر خواهند کرد تا بتوانم ماهیت الهی را بهتر درک کنم و در آن مشارکت کامل داشته باشم.

چرا مسیحیان می‌خواهند مسلمانان را از اسلام خارج کنند، در حالی که خداوند اراده کرده است که فرزندان اسماعیل به این نام خوانده شوند؟ چرا ما را کبوتر می کنند و محکوم می کنیم؟ در هیچ جای کتاب مقدس نخوانده ام که یک مؤمن مجبور باشد خود را مسیحی بنامد! حتی شاگردان مسیحی خوانده نمی‌شدند تا اینکه کافران در زادگاه من در انطاکیه (آنتاکیای کنونی) آنها را نام‌گذاری کردند. این که من خود را مسیحی یا مسلمان بدانم، مهم نیست، اگر فقط از غروب آفتاب تا غروب آفتاب را نگه دارم تا به زندگی گناه آلود خود در طول هفته بازگردم. مهم این است که آیا روح خدا قلب من را لمس کرده است و اکنون از عشق به خدا می سوزد.

مسلمانان معتقدند که خالق آسمان و زمین در زبان عربی الله نامیده می شود. همه یهودیان و مسیحیان عرب (از جمله ادونتیست های روز هفتم) نیز او را به این نام می پرستند. به مسلمانان دانش اولیه داده می شود و سفر من اینگونه آغاز شد. بر این اساس، به عنوان یک مسلمان، بشارت به من ابلاغ شد. بر این اساس رابطه من با خدای خالق بازسازی شد زیرا بشارت مرا با خدا آشتی داد.

عیسی مسیح است

مسلمانان معتقدند که عیسی مسیح (عیسی مسیح) پیامبر و رسول خداست. درست است که قرآن عیسی را نبی و فرستاده نامیده است. کتاب مقدس دقیقاً همین کار را می کند. این بدان معنا نیست که عیسی مسیح ما، یعنی نجات دهنده ما نیست. مسلمانان نیز می‌دانند که هر رسولی نمی‌تواند مسیح باشد... اما مسیح نیز باید رسول باشد. به همین ترتیب، "پسر انسان" عنوانی برای پروردگار ما است. از او بیش از هشتاد بار در اناجیل یاد شده است. بیشتر اوقات، عیسی وقتی از خود صحبت می کند از آن استفاده می کند. اما این بدان معنا نیست که عیسی در همان زمان پسر خدا نبود.

قرآن می گوید عیسی مسیح پیامبری بود که مردم را زنده می کرد. مسلمانان می دانند که عیسی مسیح معجزه کرد و روزی به نشانه روز قیامت باز خواهد گشت. عیسی هم رسول بود و هم مسیح موعود خداوند! مسیحا چیست؟ مسیح همیشه به عنوان نجات دهنده، رهایی بخش و ناجی شناخته شده است. خدا وعده داده بود که مسیح بدهی گناه را برای همه مردم خواهد پرداخت.

من مسیح را به عنوان هدیه خداوند به انسان گناهکار، نجات دهنده و نجات دهنده خود پذیرفتم. تورات و پیامبران از آمدن او خبر داده اند. قرآن و انجیل آن را آشکار می کند! مسیحا... ناجی جهان! نه قرآن و نه انجیل از مسیح دیگری صحبت نمی کنند! من معتقدم که مسلمانان او را بیشتر و واضح تر درک خواهند کرد - ابتدا به عنوان یک پیامبر و رسول، سپس به عنوان یک منجی و در نهایت به عنوان پروردگار. با این حال، این زمان می برد. اما روح القدس آن را بر آنها آشکار خواهد کرد، همانطور که به پطرس نشان داد (متی 16,17:XNUMX).

من معتقدم که قرآن در را به روی انجیل باز می کند. شهادت مشترک کتاب مقدس مسیحی و مسلمانان مبنی بر اینکه عیسی همان مسح اعلای مورد انتظار است، مبنایی را فراهم می کند که بر اساس آن مسیحیان می توانند پیام انجیل را برای مسلمانان توضیح دهند تا آنها معنای مسیح را عمیقاً درک کنند.

به محض اینکه اراده خود را به خدای متعال تسلیم می کنیم، او ما را از روح القدس پر می کند. هنگامی که روح القدس در ما زندگی می کند، ما را به تمام حقیقت در مورد عیسی راهنمایی می کند. "او ایمان را در دلهای آنها نوشته است و آنها را با روح خود تقویت کرده است." (قرآن 58,22:XNUMX Bubenheim/Elyas) روح القدس ما را روشن می کند و ما متوجه خواهیم شد که عیسی خداوند است. من خودم تجربه کردم

عیسی نمونه من است

در کتاب مقدس می خوانیم که نجات ما و زندگی ابدی ما به شناخت ما از تنها خدای حقیقی و عیسی مسیح بستگی دارد: "اکنون این حیات جاودانی است تا تو را بشناسند، خدای یگانه حقیقی، و کسی که عیسی مسیح را فرستادی، بشناسند. .« (یوحنا 17,3:7,21) من اغلب به این فکر کرده ام که شناخت عیسی در عمل به چه معناست. عیسی برای من شخصاً چه معنایی دارد؟ من عیسی را "خداوند، خداوند" خواهم خواند و با این حال از جمله کسانی خواهم بود که او به آنها پاسخ خواهد داد: "من هرگز تو را نشناختم. ای بی قانونان از من دور شوید» (متی XNUMX:XNUMX)؟

بنابراین اغلب قرآن اصول را بیان می کند، اما کتاب مقدس آنها را با بیان داستان با جزئیات بیشتر توضیح می دهد. عیسی مسیح، کلام خدا که جسم/انسان شد (یوحنا 1,14: 3,45؛ قرآن 43,57: 58)، بر گناه غلبه کرد تا سرمشقی برای ما باشد تا ردپای او را دنبال کنیم و دنبال کنیم. «هنگامی که عیسی بن مریم را مثال زدند (و با آدم مقایسه کردند)، قوم تو با فریاد از آن روی گردانیدند. گفتند: «آیا خدایان ما بهتر از او نیستند؟» فقط برای بحث و جدل برای شما مثل کردند. آنها مردمی مجادله هستند.» (قرآن XNUMX:XNUMX-XNUMX ازهر)

بار دیگر، قرآن یک حقیقت کتاب مقدس را در مورد عیسی مسیح تأیید می کند. او الگوی ماست. اگر می خواهید این را بهتر درک کنید، در مطالعه کتاب مقدس نور بیشتری خواهید یافت. «زیرا به این امر خوانده شده‌اید، زیرا مسیح نیز برای ما رنج کشید و برای ما سرمشق گذاشت تا ردپای او را دنبال کنید. او هیچ گناهی مرتکب نشد و نیرنگی در دهان او یافت نشد.» (اول پطرس 1:2,21-22).

متوجه شدم که قرآن و کتاب مقدس به وضوح تعلیم می دهند که عیسی الگوی کاملی برای ما بود. هیچ انسان دیگری هرگز بدون گناه زندگی نکرده است. عیسی بدون گناه زندگی کرد، زیرا او همیشه خدا را در برابر چشمان خود داشت و در همه چیز کاملاً به او اختصاص داشت. وقتی عیسی را شناختم، فهمیدم که این در مورد اطاعتی است که شیطان می خواهد در زندگی من از آن جلوگیری کند. من متوجه شدم که عیسی به دنیا آمد تا ثابت کند که خدا عادل است و ایمان می تواند احکام خدا را حفظ کند. او آمد تا ثابت کند که احکام واقعاً از روی عشق داده شده است تا ما از روی عشق از آنها اطاعت کنیم.

قرآن تعلیم می دهد که خدای اسلام خدای ابراهیم، ​​اسحاق، یعقوب، موسی و عیسی است (قرآن 4,163: 3,84؛ 2,136: 4,8؛ XNUMX: XNUMX). اگر تفسیر سنتی مسلمانان از قرآن و همچنین سنت‌هایی را که اکثر مسیحیان برای رستگاری ضروری می‌دانند کنار بگذاریم، یک وجه مشترک باقی می‌ماند، اعتقاد توحیدی ابراهیم به خدای یگانه‌ای که تنها باید از او خدمت کنیم و از او اطاعت کنیم. «به خدا نزدیک شوید تا او به شما نزدیک شود! ای گناهکاران، دست های خود را پاک کنید و دل های خود را از دل های پراکنده تقدیس کنید.» (یعقوب XNUMX: XNUMX).

من در آن دعوت روشنی برای نجات می بینم. پیش شرط ها به وضوح توضیح داده شده است. شیطان تنها زمانی قدرت دارد که به او اجازه دهیم ما را از حقیقت دور کند. من متوجه شدم که بحث های ما در مورد ایمان، چشم ما را از خدا می گیرد. عقاید انسانی ما را از خدا و از یکدیگر جدا می کند. اما وقتی به راهنمایی که از طریق وجدان ما با همه صحبت می‌کند متوسل می‌شویم، ملکوت آسمان ناگهان در دسترس قرار می‌گیرد، چه یهودی، مسیحی یا مسلمان.

«و هر کس خود را تسلیم خدا کند و نیکی کند، پاداش او نزد پروردگارش خواهد بود. و اینها نه می ترسند و نه اندوهگین می شوند.» (قرآن 2,112:1 رسول) «کسی که می خواهد همه مردم نجات یابند و به علم حق برسند. زیرا یک خدا و یک واسطه است بین خدا و انسانها، انسان مسیح عیسی.» (اول تیموتائوس 2,4: 5-XNUMX).

الن وایت می نویسد: «آیا انسان از قدرت الهی استفاده می کند و با اراده و پشتکار در برابر شیطان مقاومت می کند، همانطور که عیسی در درگیری خود با دشمن در بیابان وسوسه الگو قرار داد؟ خداوند نمی تواند انسان را برخلاف میلش از نفوذ نیرنگ های شیطانی نجات دهد. لازم است انسان با نیروی انسانی خود و یاری نیروی الهی حضرت عیسی علیه السلام کار کند و به هر قیمتی که شده در مقابل خود مقاومت کند و شکست دهد. به طور خلاصه، تنها زمانی که انسان همانطور که عیسی بر آن غلبه کرد، وارث خدا و وارث مشترک با عیسی مسیح از طریق پیروزی می شود که اجازه دارد به نام قادر متعال عیسی پیروز شود. اگر عیسی به تنهایی تمام غلبه ها را در دست بگیرد، این اتفاق نمی افتد. انسان کار خود را دارد. لازم است که او از طریق قدرت و فیضی که عیسی به او می دهد، با هزینه خود پیروز شود. انسان و عیسی در کار غلبه همکار هستند.» (گریس شگفت انگیز، 254)

همانطور که زندگی عیسی و مشارکت او با خدا را مطالعه می کنم، بیشتر و بیشتر می فهمم که ایمان عیسی به چه معناست و به چه ایمانی برای خودم نیاز دارم. این قدرتی است که به من امکان می‌دهد تا غلبه کنم و از دستورات خدا اطاعت کنم. "به هر که غلبه کند خواهم داد تا با من بر تخت من بنشیند، همانطور که من نیز پیروز شدم و با پدر خود بر تخت او نشستم." (مکاشفه 3,21:XNUMX) از طریق این دری که عیسی از طریق مرگ خود باز کرد و باز کرد. رستاخیز او برای نجات ما، من می خواهم بروم. من می خواهم ایمان عیسی را داشته باشم، همانطور که عیسی بر وسوسه های شیطان غلبه کرد. تنها در این صورت است که من مسلمان به معنای واقعی کلمه و کاملاً فداکار خدا هستم.

قسمت 1 را بخوانید اینجا.

Schreibe einen Kommentar

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

من با ذخیره و پردازش داده های خود مطابق با EU-DSGVO موافقت می کنم و شرایط حفاظت از داده ها را می پذیرم.