بازگشت به مبدا

بازگشت به مبدا
Adobe Stock - larcobass

هدف واقعی ما توسط الن وایت

دیدم که فرشتگان مقدس اغلب به باغ می آیند تا آدم و حوا را در کارشان راهنمایی کنند. – هدایای معنوی 1، 20 (1858)

خداوند به والدین اول ما غذایی را که برای بشر در نظر گرفته بود داد. این خلاف نقشه او بود که هر موجودی کشته شود. در عدن نباید مرگ وجود داشته باشد. میوه درختان باغ غذای مورد نیاز انسان بود. خداوند فقط پس از طوفان به انسان اجازه داد که غذای حیوانی بخورد. – هدایای معنوی 2a، 120 (1864)

طراحی باغ و انگور بهشتی

اگرچه خداوند همه چیز را کاملاً زیبا ساخت و به نظر می رسید که هیچ چیز روی زمینی که برای خوشبختی آدم و حوا آفریده کم ندارد، با این حال با کاشتن باغی مخصوص برای آنها، عشق بزرگ خود را به آنها نشان داد. آنها بخشی از وقت خود را با اشتیاق صرف پیگیری کار خود کردند: طراحی باغ. بخشی دیگر از ملائکه دیدن کردند و به توضیحات آنها گوش دادند و از خلقت لذت بردند. کار خسته کننده نبود، بلکه دلنشین و نشاط آور بود. این باغ زیبا باید خانه بسیار خاص آنها باشد.
خداوند در این باغ انواع درختان را برای خیر و زیبایی کاشت. درختانی بودند که پر از میوه آویزان بودند، معطر بودند، چشم نواز بودند و طعم دلپذیری داشتند – که توسط خداوند به عنوان غذای زوج مقدس طراحی شده بود. انگورهای باشکوه با بار انگوری که از زمان پاییز دیده نشده بود، برپا شدند. میوه‌های آن‌ها بسیار بزرگ و رنگ‌های متنوع بود: برخی تقریباً سیاه، برخی دیگر بنفش، قرمز، صورتی و سبز روشن. به این رویش زیبا و سرسبز میوه روی انگور، انگور می گفتند. علیرغم عدم وجود داربست، آنها تمام راه را به زمین آویزان نکردند، اما وزن میوه درختان انگور را به سمت پایین خم کرد. آدم و حوا وظیفه شادی بخش ساختن درختان زیبا از این درختان انگور و بافتن آنها را برای ایجاد سکونتگاه های طبیعی از درختان و شاخ و برگ های زیبا و زنده و مملو از میوه های معطر داشتند. – هدایای معنوی 1، 25 (1870)

خدای بزرگوار

حتی خدای بزرگ هم عاشق زیبایی است. آثار دستان او هیچ شکی در آن باقی نمی گذارد. او باغی زیبا در عدن برای والدین اول ما کاشت. او اجازه داد تا درختان باشکوه از هر نوع از زمین رشد کنند. آنها برای محصولات زراعی و زیور آلات استفاده می شدند. او در همه رنگ‌ها و سایه‌ها، گل‌های زیبای کمیاب را طراحی کرد که فضا را با عطرشان پر می‌کرد. خوانندگان شاد با پرهای متنوع ترانه های شاد خود را در ستایش خالق خود سرودند. خداوند اراده کرد که انسان در مراقبت از آثار مخلوق برآورده شود و نیازهای او با میوه درخت باغ برآورده شود. – اصلاح کننده سلامت، 1 ژوئیه 1871

احیای همه اندام ها

خداوند آدم و حوا را در بهشت ​​با همه چیز مفید و زیبا احاطه کرد. خداوند باغ زیبایی برای او کاشت. هیچ گیاه، گل یا درختی وجود نداشت که برای مصارف یا زینت استفاده نشود. آفریدگار انسان می دانست که شاهکارهای دستانش اگر بی اشتغال باشند خوشحال نمی شوند. آنها مجذوب بهشت ​​بودند، اما نه تنها این: آنها به کار نیاز داشتند تا تمام اعضای بدن خود را فعال کنند. خداوند آنها را برای فعالیت آفرید. اگر سعادت در انجام هیچ کاری بود، انسان حتی در معصومیت مقدس خود بیکار بود. اما خالق او می دانست که برای خوشبختی او چه چیزی لازم است. به محض ایجاد، وظایفش به او محول شده بود. برای خوشحالی نیاز به کار داشت. – اصلاح کننده سلامت، 1 ژوئیه 1871

خداوند باغ زیبایی برای آدم و حوا آماده کرد. او هر آنچه را که نیاز داشتند در اختیارشان قرار داد. او انواع درختان میوه کاشت. او سخاوتمندانه آنها را با ثروت خود احاطه کرد: با درختان برای استفاده و لطف. با گل های زیبایی که به میل خود باز شدند و بی شمار در اطرافشان شکوفا شدند. نه درختی خرد و پوسیده شد و نه گلی پژمرده شد. آدم و حوا واقعاً ثروتمند بودند. آنها صاحبان عدن زیبا بودند، آدم پادشاه در پادشاهی زیبایش. هیچ کس نمی تواند ثروت او را زیر سوال ببرد. اما خدا می دانست که آدم تنها زمانی می تواند شاد باشد که مشغول باشد. پس کاری به او داد. او باید باغ را انجام دهد.
خالق انسان هرگز نخواسته انسان بیکار باشد. خداوند انسان را از خاک زمین آفرید و در بینی او نفس حیات دمید تا جان زنده شود. این یک قانون طبیعت و بنابراین یک قانون خدا بود که مغز، اعصاب و ماهیچه ها به عمل و حرکت نیاز دارند. مردان و زنان جوان نمی خواهند کار کنند، زیرا چیزی آنها را مجبور به انجام کار نمی کند و به این دلیل که این کار عادی نیست. آنها به خود اجازه نمی دهند که با عقل روشنگرانه هدایت و هدایت شوند. اما فقط کسانی که با دستان خود کار می کنند استقامت بدنی دارند. برای اینکه کاملاً سالم و شاد باشیم، باید از هر اندام و عملکردی همانطور که خدا خواسته است استفاده کرد. وقتی همه اندام ها کار خود را انجام دهند، نتیجه زندگی، سلامتی و شادی است. ورزش کم، زمان زیاد در خانه باعث می شود یک یا چند عضو ضعیف و بیمار شوند. مانع یا تضعیف توانایی هایی که خداوند به ما داده است گناه است. آفریدگار بزرگ ما را با بدن های کاملی طراحی کرد که بتوانیم سلامتی آنها را حفظ کنیم تا قربانی زنده ای مقدس و پسندیده خداوند به او تقدیم کنیم.
ورزش از طریق کار مفید، طرح اولیه خدا را برای آدم و حوا برای ساختن باغ برآورده می کند. زندگی گران بها است. اگر قوانین وجودی خود را رعایت کنیم، می توانیم آن را هوشمندانه حفظ کنیم. – اصلاح کننده سلامت، 1 مه 1873

سبک زندگی سلطنتی

آدم در عدن تاجگذاری کرد. او بر تمام زندگی هایی که خدا آفریده بود، تسلط یافت. خداوند به آدم و حوا مانند هیچ موجود دیگری هوش عطا کرد. او آدم را بر تمام کارهای دستانش مسلط ساخت. انسان به صورت خدا آفریده شد و کارهای باشکوه خداوند در طبیعت را تحسین کرد.
آدم و حوا توانستند مهارت و شکوه خدا را در هر تیغ علف، در هر بوته و گل کشف کنند. زیبایی طبیعی که او را احاطه کرده بود نشان دهنده خرد، نبوغ و عشق پدر آسمانی او بود. سرودهای عاشقانه و ستایش آنها تا بهشت ​​تکان‌دهنده و حیرت‌انگیز اوج می‌گرفت و با آوازهای فرشتگان متعالی و با پرندگان شادی که بی‌دقت ملودی‌هایشان را جیک می‌کردند هماهنگ می‌شد. هیچ بیماری، پوسیدگی یا مرگی در کار نبود. هرجا که نگاه میکردی همه جا زندگی بود. فضا زنده بود. زندگی در هر برگ، هر گل، هر درخت بود.
خداوند می دانست که آدم بدون کار نمی تواند خوشبخت باشد. از این رو با باغبانی به او شغلی خوشایند داد. همانطور که به چیزهای زیبا و مفید اطراف خود توجه می کرد، می توانست خیر و جلال خداوند را در آثار خلق شده تحسین کند. آدم از تمام کارهای خدا در عدن شگفت زده شد. اینجا آسمان در مینیاتور بود. با این حال، خداوند انسان را فقط برای شگفتی از کارهای شگفت انگیزش نیافرید. او علاوه بر ذهنی برای تعجب، به او دست داد تا با آن کار کند. انسان هم در شگفتی و هم در کار تحقق می یابد. بنابراین آدم می‌توانست این اندیشه بزرگ را درک کند که او به شکل خدا درست و مقدس ساخته شده است. ذهن او همیشه قادر به رشد، ترقی، بسط و تعالی بود. زیرا خداوند معلم او و فرشتگان یاران او بودند. – رستگاری 2، 6-7 (1877)

خانه مدل

خانه والدین اول ما باید الگویی برای خانه های دیگری شود که فرزندانشان در تمام زمین سکنی دارند. این خانه ای که خود خدا آراسته بود، قصر باشکوهی نبود. مردان در غرور خود از ساختمان های باشکوه و گران قیمت لذت می برند و مجذوب آنچه خود ساخته اند می شوند. اما خداوند آدم را در باغی قرار داد. این خانه او بود. آسمان آبی گنبد او بود. زمین با گلهای ظریفش و فرش سبز زنده، کف آن؛ و شاخه های برگ درختان باشکوه سایه بان آن بود. دیوارهای آن با باشکوه ترین تزئینات آویزان شده بود - شاهکارهای هنرمند بزرگ. از محیط این زوج مقدس می‌توان چیزی از اعتبار ابدی یاد گرفت: سعادت واقعی نه در پیروی از تمایل به غرور و تجمل، بلکه در مشارکت با خدا در خلقت او است. اگر مردم کمتر به مصنوعات توجه می کردند و ساده را بیشتر دوست می داشتند، به وظیفه خود در خلقت بسیار نزدیکتر می شدند. غرور و جاه طلبی هرگز کافی نیست. اما کسانی که واقعاً عاقل هستند، شادی های عمیق و نشاط آور را در محرک هایی که خدا در دسترس ما قرار داده است، می یابند.

کار باعث ایجاد رفاه می شود

به ساکنان عدن وظیفه رسیدگی به باغ، «بهسازی و نگهداری آن» داده شد (پیدایش 1:2,15). شغل آنها خسته کننده نبود، بلکه دلپذیر و نشاط آور بود. خداوند کار را می خواست تا انسان را برکت دهد، ذهن او را مشغول کند، بدنش را تقویت کند و توانایی هایش را توسعه دهد. آدم در فعالیت ذهنی و جسمی یکی از بهترین لذت های وجود مقدس خود را یافت. اما هنگامی که در اثر خیانت خود مجبور شد باغ را ترک کند و برای به دست آوردن نان روزانه خود با خاک سرسخت مبارزه کند، همان کار، اگرچه با کار دلپذیر باغ بسیار متفاوت بود، اما محافظتی از وسوسه بود. منبع شادی هر کس کار را به دلیل خسته کننده و دردناک بودن به عنوان یک نفرین ببیند، در اشتباه است. ثروتمندان اغلب با تحقیر به طبقه کارگر نگاه می کنند، اما این به هیچ وجه با برنامه آفرینش خداوند برای انسان مطابقت ندارد. ثروتمندترین در مقایسه با ارثی که آدم ارباب دارد چه چیزی دارد؟ با این حال، کار برای آدم وجود داشت. آفریدگار ما که بهتر می داند چه چیزی ما را خوشحال می کند، وظیفه خود را به آدم واگذار کرد. شادی واقعی در زندگی فقط در میان مردان و زنان کارگر یافت می شود. فرشتگان نیز کارگران مولد هستند. آنها از طرف خدا به فرزندان انسان خدمت می کنند. خالق جایی برای رکود و عدم بهره وری فراهم نکرده است. – پدرسالاران و پیامبران، 49-50 (1890)

خداوند به آدم و حوا شغل داد. عدن مدرسه والدین اول ما بود و خدا مربی آنها بود. آنها یاد گرفتند که خاک را زراعت کنند و از کاشت های خداوند مراقبت کنند. از نظر او کار خوارکننده نبود، بلکه نعمت بزرگی بود. مولد بودن برای آدم و حوا سرگرم کننده بود. مورد آدامز خیلی تغییر کرد. زمین نفرین شد، اما این قضاوت که انسان نان خود را با عرق پیشانی به دست آورد، نفرین نبود. از طریق ایمان و امید، این کار فرزندان آدم و حوا را برکت خواهد داد. – نسخه خطی 8a، 1894

خداوند به هر کس کار خود را داده است. وقتی خداوند آدم و حوا را آفرید، بی عملی آنها را بدبخت می کرد. فعالیت برای شادی ضروری است. خداوند به آدم و حوا دستور داد تا باغ را پرورش دهند و شکل دهند. تمام ارگانیسم ما در چنین کارهای کشاورزی استفاده می شود. – دست نویس 185، 1898

خداوند پدر و مادر اول ما را در بهشت ​​قرار داد و آنها را با همه چیز مفید و دوست داشتنی احاطه کرد. در خانه آنها در عدن هیچ چیزی برای آسایش و خوشبختی آنها وجود نداشت. کار مراقبت از باغ به آدم سپرده شد. خالق می دانست که آدم بدون شغل نمی تواند خوشبخت باشد. او مجذوب زیبایی باغ بود، اما این کافی نبود. او به کار نیاز داشت تا تمام اندام های بدنی فوق العاده خود را به کار ببندد. اگر سعادت در انجام هیچ کاری بود، انسان در معصومیت مقدس خود بیکار می ماند. اما خالق او می دانست که برای خوشبختی خود به چه چیزی نیاز دارد. به محض اینکه آن را خلق کرد، وظیفه اش را به آن واگذار کرد. نوید آینده ای روشن و مأموریت کشتن خاک برای نان روزانه اش از همین تاج و تخت می آمد. – مربی جوانان، 27. فوریه 1902

زندگی پرمعنا برای رفاه جسمی، روانی و اخلاقی انسان ضروری است. – اعتدال مسیحی و بهداشت کتاب مقدس، 96، 1890 (پایان متفاوت برای نقل قول قبلی)

دو برنامه زندگی متضاد

قصد خدا این نبود که فرزندانش در شهرها، که در ردیف خانه‌ها و خانه‌ها جمع شده‌اند، جمع شوند. در ابتدا او اولین والدین ما را در باغی در میان مناظر زیبا و صداهای دل انگیز طبیعت قرار داد. خدا می خواهد امروز ما را با این تصاویر و صداها خوشحال کند. هر چه بیشتر با برنامه اولیه خدا هماهنگ شویم، بهبودی و حفظ سلامتی بهتر خواهد بود. – شهادت 7، 87 (1902)

نظام آموزشی که در آغاز جهان ایجاد شد، قرار بود به عنوان الگوی ابدی برای انسان باشد. برای توضیح اصول آن، یک مدرسه نمونه در عدن، خانه والدین اول ما تأسیس شد. باغ عدن کلاس درس، طبیعت کتاب درسی، خود خالق معلم و والدین خانواده بشر دانش آموزان بود...
به آدم و حوا این وظیفه داده شد که «آن را اصلاح و حفظ کنند» (پیدایش 1:2,15). گرچه از مال و ثروتی برخوردار بودند که صاحب جهان تا سرحد فهمشان بر آنها ریخت، اما بیکار نباشند. برای برکت، برای تقویت جسمانی، برای رشد ذهنی و برای ارتقای شخصیت به آنها اشتغال معنادار داده می شد.
کتاب طبیعت که آموزه‌های زنده‌اش را پیش روی آنها گذاشت، راهنمایی و شادی تمام نشدنی برای آنها فراهم کرد. بر هر برگ جنگل و بر هر سنگ کوه، در هر ستاره درخشان، روی زمین، دریا و آسمان، نام خدا نوشته شده بود. با برگ، گل و درخت، با هر موجود زنده‌ای از لویاتان آب تا تپه در پرتو آفتاب - ساکنان عدن با هر دو خلقت جاندار و بی جان برخورد کردند و از هر یک از آنها اسرار زندگی را کشف کردند. جلال خدا در آسمان ها، جهان های بی شمار او در انقلاب های منظم آنها، "تعادل ابرها" (ایوب 37,16:XNUMX)، اسرار نور و صدا، روز و شب - همه موضوعات مورد مطالعه دانش آموزان در این بود. اولین مدرسه روی زمین
از آنجایی که باغ عدن از دست خالق آمد، نه تنها آن، بلکه همه چیز روی زمین فوق العاده زیبا بود. هیچ لکه‌ای از گناه، هیچ سایه‌ای از مرگ، آفرینش درخشان را مخدوش نکرد. جلال خدا "آسمان ها را پوشانده بود و زمین از جلال او پر شد". «ستارگان صبح با هم شادی کردند و جمیع پسران خدا شادی کردند.» (حبقوق 3,3:38,7؛ ایوب 2:34,6) بنابراین زمین برای کسی که «از فیض و وفای عظیم» برخوردار است، نمادی مناسب بود (خروج XNUMX: XNUMX)، یک مطالعه مناسب برای کسانی که در تصویر او ایجاد شده اند. باغ عدن نمایانگر چیزی بود که کل زمین قرار بود تبدیل شود. خداوند خواست که تعداد خانواده بشر زیاد شود و چنین خانه ها و مدارس بیشتری ایجاد شود. بنابراین، به مرور زمان، کل زمین مملو از خانه‌ها و مدارس می‌شود. در آنجا سخنان و آثار خدا مطالعه می شد. شاگردان در طول اعصار بی پایان نور معرفت به زیبایی خدا را به طور کامل انعکاس خواهند داد. – آموزش، 20-22 (1903)

در باغی که خداوند به عنوان خانه ای برای فرزندانش آماده کرده بود، درختچه های زیبا و گل های لطیف در اطراف هر پیچی به استقبال چشم می آمد. درختان در همه گونه ها وجود داشتند، بسیاری مملو از میوه های معطر و خوشمزه. پرندگان ستایش خود را بر شاخه هایشان می گویند. زیر سایه او جانوران زمین بدون هیچ ترسی با هم بازی می کردند.
آدم و حوا در خلوص بکر خود از مناظر و صداهای عدن شادی کردند. خدا کارشان را در باغ به آنها داد تا «آن را بکارند و نگه دارند» (خروج 2:2,15). هر روز کاری او را سالم و خوشحال می کرد. زوج مقدس در دیدارهای خالق خود با شادمانی به استقبال او رفتند و در خنکای روز با آنها به گفتگو پرداختند. هر روز خدا چیز جدیدی به آنها یاد داد. – وزارت شفا، 261 (1905)

هنگامی که به پدر و مادر اول ما نشان داد که چگونه خاک را بکنند و از خانه باغ خود مراقبت کنند، به والدین اول ما ابزار یادگیری واقعی داد. بعد از اینکه با پیروی نکردن از دستور خداوند به گناه افتادند، خاک ورزی بسیار شدیدتر شد. زیرا زمین به خاطر نفرین علفهای هرز و خار بیرون آورد. اما خود استخدام نتیجه گناه نبود. خود استاد بزرگ به کشت خاک برکت داد. – دست نویس 85، 1908

خانواده مرکز آموزشی غالب در روزگار پدرسالاران باقی ماند. خداوند در این مکاتب مساعدترین شرایط را برای رشد شخصیت ایجاد کرد. همه کسانی که توسط او هدایت می شدند هنوز از برنامه زندگی که او در ابتدا تعیین کرده بود پیروی می کردند.
از سوی دیگر، همه کسانی که از خدا روی گردانیدند، شهرها را ساختند و در آنها گرد آمدند، در شکوه، تجمل و رذیلت غسل کردند، که امروزه بسیاری از شهرها را مایه مباهات و لعنت جهان نیز کرده است. اما مردمی که قوانین زندگی خدا را رعایت می کردند در مزارع و تپه ها زندگی می کردند. آنها کشاورز و دامدار بودند. در این زندگی آزاد و مستقل با فرصت های کار و مطالعه و مراقبه از خدا آموختند و کارها و روش های او را به فرزندان خود آموختند. – آموزش، 33 (1903)

طرحی برای اسرائیل

با تقسیم زمین بین مردم، خدا به آنها، مانند ساکنان عدن، شغلی را که برای توسعه آنها بسیار مطلوب بود، یعنی کشت گیاهان و حیوانات عطا کرد. فرصت آموزشی دیگر، تعطیلات کار کشاورزی در هر سال هفتم بود، که در طی آن زمین به صورت آیش می ماند و میوه های وحشی به فقرا سپرده می شد. زمان بیشتری برای مطالعه، معاشرت و عبادت و برای امور خیریه وجود داشت، که اغلب توسط مراقبت ها و کار زندگی نادیده گرفته می شود. – آموزش، 43 (1903)

نقشه خدا برای اسرائیل این بود که هر خانواده در زمینی خانه ای با زمین کافی برای کشاورزی داشته باشد. این امر فرصت و انگیزه کافی برای یک زندگی مفید، پرتلاش و مستقل را فراهم کرد. هیچ مفهوم انسانی هرگز از این طرح فراتر نرفته است. انحراف از این طرح مقصر بسیاری از فقر و فلاکت امروز است. – وزارت شفا، 183 (1905)

شاگردان این مکتب [پیامبر] خود را با کار خود سرگرم می کردند. خاک را کار می کردند یا پیشه ای می کردند. در اسرائیل این امر نه عجیب و نه تحقیرآمیز تلقی می شد. حتی بزرگ شدن بچه ها از کار مفید هم جرم محسوب می شد.
به دستور خداوند، هر کودکی باید حرفه ای را بیاموزد، حتی اگر برای یک دفتر مقدس مقدر شده باشد. بسیاری از معلمان دینی از طریق کار یدی زندگی خود را تأمین می کردند. حتی در دوران رسولان، پولس و آکیلا کمتر مورد احترام نبودند، زیرا آنها از راه چادرسازی امرار معاش می کردند. – پدرسالاران و پیامبران، 593 (1890)

به هر جوان، چه پدر و مادرش ثروتمند و چه فقیر، حرفه ای آموخت. حتی اگر او برای یک مقام مقدس مقدر شده بود، دانش عملی برای سودمندی بعدی ضروری تلقی می شد. همچنین بسیاری از معلمان خود را با کار بدنی سرگرم می کردند. – آموزش، 47 (1903)

والدنسی ها نیز از همین مفهوم پیروی می کنند

والدنسی ها ثروت دنیوی خود را فدای حقیقت کرده بودند. نان خود را با صبر و استقامت به دست آوردند. هر بخش از خاک کوهستانی قابل کشت به دقت بهبود یافته است. برداشت‌ها از دره‌ها و شیب‌های حاصلخیز کمتر انجام می‌شد. صرفه جویی و انکار شدید خود بخشی از تربیتی بود که کودکان به عنوان تنها ارث دریافت می کردند. آنها آموختند که خداوند زندگی را به عنوان یک مدرسه طراحی کرده است و آنها فقط می توانند نیازهای خود را با کار شخصی، با برنامه ریزی، تلاش و ایمان برآورده کنند. این همه پرزحمت و خسته کننده بود، اما سالم و پرورش دهنده، درست همان چیزی که انسان در حالت سقوط کرده خود به آن نیاز داشت، مدرسه ای که خدا برای آموزش و پیشرفت او فراهم کرده بود.
در حالی که جوانان به سختی و سختی عادت کرده بودند، از تربیت فکری غفلت نمی شد. آنها آموختند که همه توانایی ها متعلق به خداست و همه چیز باید برای خدمت به او بهبود و توسعه یابد. – روح نبوت 4، 73 (1884)

برنامه آینده

در زمینی که به تازگی ساخته شده است، رستگاری ها به دنبال سرگرمی ها و لذت هایی خواهند بود که در آغاز برای آدم و حوا خوشبختی آوردند. ما مانند عدن زندگی خواهیم کرد، زندگی در باغ و مزرعه. «خانه‌ها خواهند ساخت و در آن‌ها ساکن خواهند شد، تاکستان‌ها خواهند کاشت و میوه‌های آن‌ها را خواهند خورد. برای دیگری نسازند که در آن زندگی کند، و نکارند تا دیگری بخورد. زیرا روزهای قوم من مانند روزهای درخت خواهد بود و برگزیدگان من از کار دست خود لذت خواهند برد.» (اشعیا 65,21:22-XNUMX) - پیامبران و پادشاهان 730 (1917)

Schreibe einen Kommentar

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

من با ذخیره و پردازش داده های خود مطابق با EU-DSGVO موافقت می کنم و شرایط حفاظت از داده ها را می پذیرم.