نه تنها بسیاری از همجنس گرایان آن را دعا کرده اند. توسط کای مستر
بسیاری از مردم در آرزوی رهایی که زندگی را تغییر می دهد. کجا می توان او را پیدا کرد؟ آیا ایمان می تواند راه خروج را بیابد؟
ما اغلب در مکان های اشتباه یا برای سوالات و مشکلات اشتباه به دنبال راه حل و شفا هستیم. سپس از بد به بدتر میرویم، وارد وابستگیهای جدید میشویم، آسیبهای بیشتری را متحمل میشویم. اغلب اوقات دلیل این است که ما از دوستان، وزیران، روانشناسان، درمانگران به عنوان کشیش های امروزی استفاده می کنیم. به جای اینکه توصیه های آنها را بررسی کنیم و به خدا اجازه دهیم آن را از طریق کلام خود ارزیابی کند، جایگاهی را که تنها متعلق به خداست به آنها می دهیم. در نتیجه، بسیاری دوباره قربانی شده اند.
هیچ کس نمی تواند شما را از گناهان یا اعتیاد رها کند، فقط خداست. ایمان به وعده های او کلید آزادی است. اما حتی ملحدان نیز با اجرای جزئی اصول خدا، اغلب بدون آگاهی از منشأ آنها، از آزادی نسبی لذت می برند.
سوء تفاهم بزرگ
سوء تفاهم بزرگ امید به رهایی از برخی احساسات است که اغلب نشانه های تفکر اشتباه است، اما اغلب نتیجه خاطرات آسیب زا، عادات طولانی مدت یا حتی عدم تعادل فیزیولوژیکی است. چه بسیارند که خدا را فریاد زده اند تا آن احساسات شدیدی را که آنها را وادار می کند تا مانند برده های خود رفتار کنند، رفتاری که واقعاً نمی خواهند، شرمنده هستند، از بین برود.
هویت جدید
برخی دیگر مشتاق هویت جدیدی هستند تا انتظارات جامعه، جامعه یا مذهب خود را برآورده کند و به این دلیل که هویت فعلی آنها از نظر احساسی تمایلی به انجام آن ندارد. با این حال، برخی دیگر سعی میکنند تا به این ایدهآل زندگی کنند، اما نمیدانند که چرا تلاشهایشان مکرراً بهشدت با شکست مواجه میشود و بنابراین آرزوی یک هویت جدید را دارند.
کتاب مقدس در واقع به ما وعده می دهد که می توانیم از طریق مسیحا به شخص جدیدی تبدیل شویم. «اگر کسی در مسیح باشد، مخلوق جدیدی است. قدیم گذشت، اینک نو آمد.» (دوم قرنتیان 2:5,17) اما این به چه معناست؟ پولس آن را در نامه ای دیگر توضیح می دهد: «من زندگی می کنم، نه من، بلکه مسیح در من زندگی می کند. زیرا آنچه اکنون در جسم زندگی می کنم با ایمان به پسر خدا زندگی می کنم که مرا دوست داشت و خود را برای من تسلیم کرد.» (غلاطیان 2,20:XNUMX) اگر مسیح در ما زندگی می کند، پس ما با همه در جسم زندگی می کنیم. طوفان های عاطفی او و در عین حال صلیب انکار خود را برمی دارد، به طوری که تصمیمات ما منجر به تفکر، گفتار و عملی می شود که ما را به عنوان شاگردان عیسی معرفی می کند و طبیعت او را منعکس می کند.
مثال همجنس گرایی
بیایید همجنس گرایی را مثال بزنیم. امروزه به عنوان هویتی تلقی می شود که حتی در یک بافت مذهبی باید مورد احترام و ادغام قرار گیرد. اما آیا دیدگاه دیگری در مورد این موضوع وجود دارد که فاقد همدلی مسیحی باشد و جنسیت را به عنوان یک هدیه خدادادی بدون زیر سوال بردن انحصار مفهوم کتاب مقدس تکهمسری دگرجنسگرا تأیید کند؟
افرادی که بیشتر مورد وسوسه جنسی قرار میگیرند و افرادی که نسبت به جنس مخالف محتاطتر هستند، ممکن است چالشهای رایجتری از آنچه فکر میکردند داشته باشند. از منظر سهل انگاری سکولار امروزی، بر اساس جهان بینی کتاب مقدس، هر دو باید در انکار باورنکردنی خود افراط کنند.
زیرا اگر آنها بخواهند از عیسی پیروی کنند، هر دوی آنها یک "مشکل" مشابه دارند: تنها جایی که پیروان عیسی می توانند زندگی جنسی داشته باشند این است که در یک ازدواج مجرد باشند تا زمانی که مرگ شما را از هم جدا کند. کتاب مقدس تمام رابطه جنسی قبل از ازدواج و خارج از ازدواج را زنا یا زنا می نامد. بنابراین، هر انسانی از جانب خداوند این مأموریت را دارد که تعداد بیشماری از تماسهای خود را در زندگی با بیشترین احترام ملاقات کند و بر اساس مثال عیسی، تعامل خالص را در خود پرورش دهد.
متأسفانه، جذابیت اولیه ای که شرکای دگرجنسگرا برای یکدیگر دارند، اغلب پس از شروع زندگی زناشویی از بین می رود. ناشناخته جای خود را به معلوم داده است. اما اگر هر دو با روح خدا هدایت شوند، با صمیمیت نزدیک به کیفیت عمیقتر بهترین دوستی میرسند که در آن هر از گاهی مراحل شیفتگی نیز وجود دارد.
با این حال، کشش همجنس گرا و خارج از ازدواج این پتانسیل را دارد که مفهوم کتاب مقدس خانواده را در ذهن افراد آسیب دیده و اطرافیانشان از بین ببرد.
از سوی دیگر، افرادی که وسوسه جنسی همجنسگرایان برایشان بیشتر است، زمانی که واقعاً وارد یک شراکت دگرجنسگرایانه به سبک کتاب مقدس میشوند، راحتتر میتوانند به کیفیت بهترین دوستی با شریکی از جنس مخالف دست یابند. در حالی که ازدواجهای کلاسیک معمولاً وقتی شیفتگی از بین میرود و تازگی از بین میرود، با مشکل مواجه میشوند، پتانسیل زیادی برای ثبات در اینجا وجود دارد.
زندگی جنسی کامل با فرزندان خود مطابق با مفهوم سنتی خانواده کتاب مقدس نیز برای چنین افرادی همجنس باز است. مثال بسیاری از ازدواج ها که هر دو همسر آگاهانه این سبک زندگی را انتخاب کرده اند این را ثابت می کند. برخی از آنها به صحنه همجنس گرایی پشت کرده اند و برخی دیگر از ابتدا یا پس از سوزاندن انگشتان خود قاطعانه از آن امتناع کرده اند.
بنابراین آیات زیر صرف نظر از احساساتی که به ما میخزند یا به ما حمله میکنند، و صرف نظر از نوع وسوسهای که با آن مواجه میشویم، خواه ترس یا میل، کاربرد دارند.
"در روح رفتار کنید و آرزوی جسم را برآورده نخواهید کرد." (غلاطیان 5,16:6,13) "پس اسلحه خدا را بپوشید تا در روز شرارت مقاومت کنید و بر همه چیز غلبه کنید و مزرعه را حفظ کنید. (افسسیان 16 و 5,20) با سپر ایمان می توانیم تمام تیرهای آتشین شیطان را خاموش کنیم (آیه 6,7). نیروی فیض موجود همیشه قوی تر از گناه است (رومیان 12:17). «زیرا آن که مرده از گناه آزاد شده است.» (رومیان 18:XNUMX) «پس نگذارید گناه در بدن فانی شما سلطنت کند و از شهوات آن اطاعت نکنید.» (آیه XNUMX) «شما بندگان گناه هستید. اما اکنون از صمیم قلب مطیع شدهاید.» (آیه XNUMX) «چون از گناه آزاد شدهاید، بندگان عدالت شدید» (آیه XNUMX).
الگوهایی برای مجردها
برای مجردها هم همینطور. خود عیسی تمام 33 سال زندگی زمینی خود را خارج از رابطه زناشویی زندگی کرد. بنابراین او در زمینه جنسی خود را کاملاً انکار کرد و در این زمینه به یک الگوی بزرگ برای مجردها تبدیل شد. پل حتی در سنین بالاتر نیز به این شیوه زندگی ادامه داد. او می نویسد: «برای مرد خوب است که به زنی دست نزند.» (اول قرنتیان 1:7,1) «ترجیح می دهم همه مردان مانند من باشند، اما هر یک از خدا عطای خود را دارد، یکی مانند آن، دیگر مانند آن به مجردها و بیوهزنان میگویم، خوب است که مانند من بمانند (آیات 7-8).
هیچ کجا نمی گوید کسانی که دچار وسوسه می شوند باید برای مبارزه با احساسات خود یا به حداقل رساندن وسوسه به دنبال درمان باشند. «ای عزیزان، از آتشی که بر شما می آید تا شما را وسوسه کند، تعجب مکن، گویی چیز عجیبی برایت اتفاق می افتد، بلکه از اینکه با مسیح رنج می بری شادمان باش، تا از طریق مکاشفه جلال او نیز شادی و لذت داشته باشی. " (اول پطرس 1:4,12) "خداوند می داند که چگونه عادلان را از وسوسه نجات دهد." (دوم پطرس 2:2,9) "خدا امین است که نمی گذارد بیش از توان شما وسوسه شوید، بلکه وسوسه را به وجود می آورد. پایانی که می توانید تحمل کنید.» (اول قرنتیان 1:10,13)
شاگردی تصمیمی است برای متعهد شدن به سبک زندگی ایثارگرانه طبق دستورات خداوند. هیچ مسیحی نمی تواند از این صلیب اجتناب کند. در عین حال، هیچ چیز به اندازه این تبدیل آزادکننده نیست.
با این حال، ماهیت وسوسه ها یا آزمایش ها برای خدا مهم نیست. روح او بر همه آنها پیروز می شود! نه درمان، بلکه جانشینی مصمم و پرشور دستور روز است. به روی همه باز است و همه ما را در برابر خدا برابر می کند: برادران و خواهران در حرکتی که جهان را روشن تر و گرمتر می کند، فرزندان و دختران خدا در راه میهن بهشتی
Schreibe einen Kommentar